شرکت طراحی سایت وبلین، انتخابی مطمئن برای کسبوکارهای مشهد
چرا یک وبسایت ضروری است؟ در دنیای دیجیتال امروز، حضور آنلاین دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضرورت است. با افزایش استفاده از اینترنت و تغییر رفتار مشتریان، وبسایت به عنوان یک ابزار قدرتمند برای برقراری ارتباط با مشتریان، جذب مخاطبان جدید و افزایش فروش مطرح شده است. وبسایت شما اولین جایی است که مشتریان بالقوه با برندتان آشنا میشوند…
هاست وردپرس – بهترین هاست وردپرس بر اساس تجربه شخصی
سلام قرار نیست با یه پست تبلیغاتی روبرو باشیم. توی این پست تجربه کاملا شخصیم رو پس از دهها کوچ از شرکتهای مختلف هاستینگ مینویسم. هر کسی که وارد دنیای وردپرس میشه، چه بخواد چه نخواد وارد دنیای هاستینگ هم میشه. توی این 6-7 سال کار توی دنیای وردپرس، تقریبا حداقل یکبار هم که شده مشتری 10-15 شرکت هاستینگ تاپ…
ساپینا، برای رشد بهتر سایت وردپرسی تو
بعد از چندین سال کار کردن تو شرکتها و پروژههای مختلف، یه چیزی رو همیشه حس میکردیم که شخص یه سایت داغون داره با یه فروش عالی. همیشه وقتی وارد سایتش میشدیم که به عنوان پشتیبان مشکلی که براش پیش اومده رو حل کنیم، با خودمون میگفتیم این یه روزی یه جوری زمین میخوره که دیگه نتونه بلند شه. بس…
نقد و بررسی کتاب خرده عادتها – چگونه عادت خلق کنیم؟
کتاب خرده عادتها آخرین کتابی بود که توی سال ۱۴۰۰ خوندم. خلق عادت همیشه چیزی بوده که بهش نیاز داشتم و فکر کردم این کتاب شاید همون گمشدهی من باشه. کتاب رو…
انسان در جستجوی معنا
انسان در جستجوی معنا اسم کتابیه که من توی پادگان خوندمش. من به خاطر مشکلاتی که برام پیش اومده بود رفتم پیش روانشناس و چند جلسهای رو با هم گپ زدیم و…
من، کتاب کاغذی، کتاب الکترونیکی
تا دیروز بعد از ظهر من از مخالفای سرسخت کتابهای الکترونیکی بودم! آخه کتابی که نشه لمسش کرد و یا بوی کاغذش رو حس کرد که دیگه کتاب نیست! برای همین همیشه…
رز سفید جنگل سیاه
رز سفید جنگل سیاه قرار بود آخرین کتابی باشه که من توی پادگان می خونمش. من همیشه عاشق داستانهای جنگ جهانی بودم و خیلی به تاریخ و ادبیات اون دوران علاقه دارم.…
رسیده وقت رفتن
انگار همین چند روز پیش بود که داشتم این پست رو مینوشتم! اما خب یک سال و یک ماه گذشته از نوشتن این پست! خداحافظ دانشگاه، سلام سربازی امروز چهارشنبه اس و…
آن ۹۰ روز جهنمی!
حتی همین الان که میخوام شروع کنم به نوشتن راجع به اون ۹۰ روز حالم بد میشه. ولی خب شاید نوشتن این چیزها یه روزی تسکین باشه برای یه نفر و مهمتر…
مرحلهٔ آخر
۲۴ خرداد اومدم مرخصی و الان هم ۵ تیره. تو این مدت فقط یک نوشته توی سایت ویرگول منتشر کردم و بیشتر وقتم رو به دورهمی و معاشرت با آدمها گذروندم. انگار…
نقشه عوض شد!
بر اساس شواهد و ادعاها من قرار بود این دفعه ۶ ماه پادگان وایستم و اواخر فروردین ماه بیام خونه. تا دو ماه اول برنامه همین بود اما یه سری تصمیمات جدید…
دوباره باید بروم
فردا ساعت ۱۱ پروازمه و باید دوباره برای ۳ ماه زاهدان باشم. زیاد نمیخوام چیزی بنویسم ولی فقط میخوام بگم که ایندفعه یک آدم دیگه داره میره زاهدان. من همون محمد کمالیام…