فلانی بیرجند، فلانی بندرعباس، کمالی، اوه زاهدان! این دقیقا صداهایی بود که دیروز موقع خوندن اسمها شنیدم. دورهٔ آموزشیم شوخی شوخی تموم شد و امریههامون اومد برای ادامهٔ خدمت. موقع رفتن به سربازی، همه از اسم زاهدان ترس دارن. داستانهای ترسناکی ازش تعریف میکنن و میگن که بدترین شرایط خدمتی اونجا وجود داره. سرنوشت من هم اینطوری رقم خورد و حالا قراره برم زاهدان و ۲ سال رو اونجا سپری کنم. بچهها توی...
آخرین دیدگاهها