نوروز

اشتراک‌گذاری

آخرین روزهای سال ۱۴۰۰ رو داریم سپری می‌کنیم. سال ۱۴۰۰ سال شلوغی بود برام. لحظه‌ی سال تحویل که توی زاهدان بودم و برای این که توی پادگان نباشم مرخصی گرفتم و رفتم خونه‌ی یکی از دوستان دور و سال رو در غریبانه‌ترین حالت ممکن تحویل کردم.

اوایل سال ۱۴۰۰ که چیز خاصی نداشت و درگیر همون روزمرگی‌های سربازیم بودم. منشی بودن و دغدغه‌های خاص خودش. ۱۹ مرداد روزی بود که خدمت قانونیم تموم شد و وارد اضافه خدمت دفترچه‌ای شدم. دیگه مثل قبل انگیزه‌ی خدمت کردن نداشتم. روزا خیلی سخت می‌گذشت برام و همش بدو بدو بود دنبال نامه‌های بخشش اضافه خدمت و منتظر موندن برای اومدن جوابش و اینطور چیزا.

خلاصه، خدمت با همه‌ی تلخی‌ها و شیرینی‌هاش در تاریخ ۴ مهرماه ۱۴۰۰ برای همیشه برای من تموم شد.

همیشه فکر می‌کردم خدمت سخت‌ترین مرحله‌ی زندگیه و دقیقا یه هفته بعد از تموم شدنش فهمیدم سخت در اشتباه بودم! قرار گرفتن توی زندگی واقعی و توقع داشتن بقیه ازت خیلی سخت‌تر از اون روزای داخل زاهدانه. یه یک ماهی استراحت دادم به خودم و وقتی برگشتم سر کارم دیدم چه قدر خیلی چیزا توی مباحثی که کار می‌کردم عوض شده و چه قدر من عقب افتادم توی این دو سال.

خلاصه حسابی وقت گذاشتم روی یادگیریم و سعی کردم دوباره خودم رو بیارم بالا توی مباحثی که یه زمانی کاملا بهشون مسلط بودم. توانایی‌هام رو که برگردوندم افتادم دنبال مصاحبه و استخدامی که همین قضیه خودش یه پست جدا می‌طلبه.

دقیقا توی وسط اسفند یه پیشنهاد کاری خوب گرفتم و فعلا هم همونجا مشغلوم تا ببینم در آینده چی پیش میاد. حتما در آینده بیشتر راجع به جایی که هستم صحبت می‌کنم ولی فعلا بهتره دست نگهدارم.

کلی بخوام بگم سال ۱۴۰۰ سال خوبی بود برام. سالی بود که خدمتم توش تموم شد، فهمیدم از یه رابطه و آدم مورد نظرم چیا نمی‌خوام. یکی از مهم‌ترین کارهای ۱۴۰۰ حذف کردن آدم‌های سمی از دور برم بود. از فامیل گرفته تا دوست و رفیق. الان تعداد آدم‌هایی که دور برم نگه داشتم از ده نفر بیشتر نمی‌شه. این اتفاق خیلی حالم رو خوب کرده و دیگه زمانم و انرژیم رو صرف کسایی که دوسشون ندارم نمی‌کنم.

یه سری اشتباهات هم توی همین ۶ ماه آخر سال داشتم که البته مسبب خیر شدن و باعث شدن خیلی چیزا برام روشن بشن و تقریبا می‌شه گفت همون لحظه درسش رو گرفتم.

مهم‌ترین برنامه‌ام برای سال جدید پول درآوردن و سالم زندگی کردنه. از همه نظر. می‌خوام اگه در روز فقط یه ساعت وقت آزاد داشتم همون رو با آدمایی بگذرونم که از صمیم قلبم دوسشون دارم و همیشه باعث حال خوبم بودن. چه مجازی چه حقیقی این فرقی برام نمی‌کنه.

آرزو می‌کنم بهترین چیز توی بهترین زمان ممکن امسال براتون رخ بده و سالی سرشار از حال خوب رو داشته باشین.

راستی این قرنی که داره میاد همون قرنیه که هممون قراره توش بمیریم! یکم به این قضیه هم فکر کنین.

بریم ببینیم می تونیم اولین سال قرن جدید رو بترکونیم یا نه! 🙂

دیدگاه کاربران (2 دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

یک قهوه من رو مهمون کنین :)دونیت
+