ساپینا، برای رشد بهتر سایت وردپرسی تو
بعد از چندین سال کار کردن تو شرکتها و پروژههای مختلف، یه چیزی رو همیشه حس میکردیم که شخص یه سایت داغون داره با یه فروش عالی. همیشه وقتی وارد سایتش میشدیم که به عنوان پشتیبان مشکلی که براش پیش اومده رو حل کنیم، با خودمون میگفتیم این یه روزی یه جوری زمین میخوره که دیگه نتونه بلند شه. بس…
خداحافظی با پروتکل v2ray
پارسال همین موقعها بود که این پروتکل خیلی سر و صدا به پا کرد و انصافا هم توی زمان خودش به شدت کاربردی و نجاتدهنده بود. اما با گذر زمان و آپدیت شدن یه سری چیزا توی زیر ساخت شبکه، هر روز و هر روز v2ray ضعیفتر شد و این روزا باید کلی کار انجام بدین تا ویپیان v2ray به…
خرید سرور مجازی برای v2ray
توی این چندماه پیامهای خیلی زیادی داشتم با این موضوع که چه سروری رو پیشنهاد میکنین برای راه اندازی v2ray روی اون. حالا توی این پست قصد دارم مواردی که به صورت تجربی بهش رسیدم رو باهاتون در میون بذارم. اولین و آخرین و مهمترین چیز توی این قضیه داشتن یه IP تمیزه! یعنی شما یه آیپی درست درمون داشته…
نقد و بررسی سریال بازی مرکب؛ اسکوئید گیم
حتما این روزا راجع به سریال بازی مرکب یا همون اسکوئید گیم چیزهایی شنیدید. این سریال فعلا یه فصل ۹ قسمتی داره که هنوز خبر قطعیای برای ادامه داشتنش جایی منشتر نشده.…
رز سفید جنگل سیاه
رز سفید جنگل سیاه قرار بود آخرین کتابی باشه که من توی پادگان می خونمش. من همیشه عاشق داستانهای جنگ جهانی بودم و خیلی به تاریخ و ادبیات اون دوران علاقه دارم.…
شکسته، فیلمی که مغزتان را قلقلک خواهد داد!
دیشب توی قسمت ژانر وحشت فیلیمو میگشتم و میخواستم یه فیلم ترسناک ببینم، بین فیلم های مختلف میچرخیدم و نظرات بقیه، نمره و توضیحات فیلم ها رو میخوندم. چیزی جذبم نکرد تا…
دیسکانکت
بعد از مدت ها دیروز فرصت شد تا فیلم دیسکانکت رو ببینم. من به شدت دوست دارم که فیلم رو تنهایی ببینم چون مثلا وقتی با خانواده یا دوستان فیلم میبینی نمی…
آن ۹۰ روز جهنمی!
حتی همین الان که میخوام شروع کنم به نوشتن راجع به اون ۹۰ روز حالم بد میشه. ولی خب شاید نوشتن این چیزها یه روزی تسکین باشه برای یه نفر و مهمتر…
و تمام!
باورم نمیشه. بالاخره تموم شد. امروز ۱۴ مهره و دقیقا ۱۰ روز پیش خدمت من تموم شد. توی این ده روز اصلا دستم نمیرفت که بیام این پست رو بنویسم. هنوز وسط…
از مشهد به زاهدان
فلانی بیرجند، فلانی بندرعباس، کمالی، اوه زاهدان! این دقیقا صداهایی بود که دیروز موقع خوندن اسمها شنیدم. دورهٔ آموزشیم شوخی شوخی تموم شد و امریههامون اومد برای ادامهٔ خدمت. موقع رفتن به…
تقریبا به نیمه رسید!
آخرین پستم رو بامداد یازده مرداد نوشتم. حالا تقریبا ۸۲ روز از اون نوشته میگذره و من دوباره برگشتم خونه. روزهای اول رفتنم اینقدر بد بود که اصلا دلم نمیخواد راجع بهشون…
نقشه عوض شد!
بر اساس شواهد و ادعاها من قرار بود این دفعه ۶ ماه پادگان وایستم و اواخر فروردین ماه بیام خونه. تا دو ماه اول برنامه همین بود اما یه سری تصمیمات جدید…